لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

شاخه با ریشه خود


شاخه با ریشه خود حس غریبی دارد               باغ امسال چه پائیز غریبی دارد

غنچه شوقی ز شکوفا شدنش نیست دگر       باخبر گشته که دنیا چه فریبی دارد



آنجا که مرا



آنجا که مرا با تو همی هست دیدار    آنجا روم و روی کنم بر دیوار



ما نگوییم بد



ما نگوییم بد و میل به ناحـق نکنیم                   جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است     کار بد مصلحت آن اسـت که مطلق نکنیم



چه گویم که

 

 

چه گویم که ناگفتنم بهتر است    زبان در دهان پاسبان سر است 

 

مصاحب گنجوی



مصاحب در ره این عشق جان سوز     محبت را از آن کودک بیآموز

که چون مادر به جور او ستیزد               هم او در دامن مادر گرید


عیب است



عیب است بزرگ برکشیدن خود را     وز جمله خلق برگزیدن خود را

از مردمک دیده بباید آموخت         دیدن همه کس را و ندیدن خود را



زلف تو مرا



زلف تو مرا عمر درازست ولى نیست          در دست سر موئى از آن عمر درازم

پروانه ء راحت بده اى شمع که امشب         از آتش دل پیش تو چون شمع گدازم 



اگر در پای



اگر در پای در دامن آری چو کوه       سرت ز آسمان بگذرد در شکوه



آن روز خوشم



آن روز خوشم که در کنارم باشی        گر نیکم و گربدم , تو یارم باشی

می نوشی و می دهی و می بستانی       من خورم و تو میکشارم باشی



تا توانی



تا توانی کن حذر از یار بد            یار بد بدتر بود از مار بد

مار تنها همی بر جان زند       یار بد برجان و بر ایمان زند



عاقلان نقطه



عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی    عشق داند که در این دایره سرگردانند



سالها پیروی مذهب



سالها پیروی مذهب رندان کردم              تا به فتوای خرد حرص به زندان کردم

من به سر منزل عنقا به خود برده ام راه    قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم



هر حیاتی را



هر حیاتی را مماتی در پی است    هر وصالی را فراقی در عقب



بگشا دفتر هذیان



بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا    تا بدانی که چه ها بر دل بیمار من گذشت



از در درآمدی



از در درآمدی و من از خود به در شدم     گویی کزاین جهان به جهان دگر شدم