ای دیده

ای دیده اگر کور نئی گور ببین             وین عالم پر فتنه و پر شور ببین

شاهان و سران و سروران زیر گلند     روهای چو مه در دهن مور ببین

جامه ای را که به خون

جامه ای را که به خون رنگ نمودم امروز

برجفاکاری تو شاهد فردای من است

فرخی یزدی

آغاز دوست داشتن

آری آغاز دوست داشتن  است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان نیندیشم

که همین دوست داشتن زیباست

فروغ فرخزاد

بلای عشق

بلای عشق گهی از دل است و گاه از چشم

فغان ز دست دل بی قرار و آه از چشم

ذوقی اردستانی

رفت حاجی

رفت حاجی به طواف حرم باز آمد

ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم

بسکه این زندگی تلخ

بسکه این زندگی تلخ، مرا داد عذاب

به خدا ای اجل از حسرت مُردن مُردم

ابو القاسم حالت

در طواف شمع می گفت

در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای

سوختم زین آشنایان، ای خوشا بیگانه ای

آخرالامر

آخرالامر، لگدکوب نماید همه را

توسنِ عمر، مپندار که رام من و توست

فضل الله گرگانی

گفتم که ناله سر دهم

گفتم که ناله سر دهم از شور عاشقی

غم عقده در گلو شد و راه نفس گرفت

علی اشتری

پژمرده دلم

پژمرده دلم، من چو خزان دیده گیاهی

 تو ابر بهاران به چمنزار که بودی؟

ابوالحسن ورزی

نقش هایی که کشیدم

نقش هایی که کشیدم در روز،

شب ز راه آمد و با دود اندود.

طرح هایی که فکندم در شب،

روز پیدا شد و با پنبه زدود 

سهراب سپهری

تا به کی

تا به کی آهسته نالم در نهان چون چشمه سار؟

همچو موجم نعره ی دیوانه واری آرزوست

سیمین بهبهانی

دیگران

دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند

دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد

دست جادویی شب

دست جادویی شب

در به روی من و غم می بندد.

می کنم هر چه تلاش،

او به من می خندد.


سهراب سپهری

تو در نماز عشق چه خواندی؟

تو در نماز عشق چه خواندی؟

که سالهاست

بالای دار رفتی و این شحنه های پیر

از مرده ات هنوز پرهیز می کنند


شفیعی کدکنی