لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

روز بارانی

در همین روزهای بارانی
یک نفر خیره خیره میمیرد

تو بدی کردی و کسی با عشق
از خودش انتقام میگیرد

جز غم

جز غم نگشاید در کاشانه ما  

 یارب چه کسی داد نشان خانه ما را

جدایی مشکل است

ای که گفتی آشنایی با غریبان مشکل است

آشنایی می توان کردن جدایی مشکل است

عشق آمد


بیهوده در اضطراب ماندیم همه
در تاب و تب و عذاب ماندیم همه
این ساعت زنگ خورده هم زنگ نزد
عشق آمد و رفت و خواب ماندیم همه

دست تو در دستم بود


در خواب چراغ تا سحر دستم بود

در خواب کلید هر چه در دستم بود

زیباتر از این خواب ندیدم خوابی

بیدار شدم دست تو در دستم بود




ایرج زبردست

جنون

جنون یعنی به طوفان دل سپردن

به اقیانوس چشمت غوطه خوردن

جزیره در جزیره ...موج در موج

در آغوشت شبی آرام مردن

لگد مال بشر



لگد مال بشر شد کل دنیا

به ویرانی کشانده هر چه هر جا

بگو تا بیخودی قایق نسازند

نمانده هیچ شهری پشت دریا

                                                                                      

 

"قاسم بحرانی"

 

امشب



امشب دلم از آمدنت سرشار است 

 فانوس به دست کوچه دیدار است

  آنگونه تو را در انتظارم که اگر 

  این چشم بخوابد آن یکی بیدار است 



جان


در رفتن جان از بدن گویند هر طوری سخن

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود


مانند صبا

مانند صبا خیز و وزیدن دگر آموز        دامان گل ولاله کشیدن دگر آموز
اندر دلک غنچه خزیدن دگر آموز          موئینه به بر کردی وبی ذوق تپیدی

"اقبال لاهوری"

دیدار دانا

بسیار می گفتم که دل با کس نپیوندم ولی         دیدار خوبان اختیار از دست دانا می برد

محتسب کو...

محتسب کو تا ببیند روی دوست             همچو محرابی و من چون عابدی؟

گفتم


گفتم ار عاشق شوم، گاهی غمی خواهم کشید

مـن چـه دانـستم کـه بار عـالمی خـواهـم کـشیـد


دو لب خواهم


دو لب خواهم : یکی در می پرستی

یکی در عذرخواهی های مستی


طالب آملی


دلم بردی


دلم بردی و آنگاهی به پندم صبر فرمایی

مکن تکلیف ناواجب که بی‌دل صبر نتوانم


 انوری