لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

ز بس در هر گذر


ز بس در هر گذر گاهی و راهی     نهان از هر کسش کردم نگاهی

رقیب بی مروت از حسادت                  به پیش پای من کند چاهی




امروز که دگر


امروز که دگر شوق جوانی به سرم نیست    عکسم تو نگهدار که فردا اثرم نیست



آسوده گشتم


آسوده گشتم از همه غمهای روزگار    آن شب که در کمند غمش مبتلا شدم



در کاخ مجلل


در کاخ مجلل غیر انده مجوی   که سعادت همه در کلبه درویشان است



در دیاری


در دیاری که در او نیست کسی یار کسی     کاش یا رب نیفتد به کسی کار کسی



ای داده به باد عمر


ای داده به باد عمر از نادانی      تو قیمت عمر خویش کی دانی

فردا که به زیر خاک تنها مانی    گوئی که کنم توبه ولی نتوانی



سال گذشته بود


سال گذشته بود که می خواندم این سرود         شادم که در کنار تو زیبا نشسته ام

امسال پس چه شد که چنین خوار و بی امید     با آرزوی مرگ , در اینجا نشسته ام؟



دلم می خواست


دلم می خواست باران بیشتر بود         حضور تو حضوری مستمر بود

میان جمله ی " آن مرد آمد "               برای تو ضمیری مستتر بود



یارب کاش


یارب کاش آشنایی ها نبود           یا به دنبالش جدایی ها نبود

یا که او با من نمی شد آشنا        یا مرا از او نمی کردی جدا



در این سرای بی کسی


در این سرای بی کسی , کسی به در نمی زند    به دشت پر ملال غم پرنده پر نمی زند



چه امید بندم


چه امید بندم در این زندگانی     که در نا امیدی سر آمد جوانی
سرآمد جوانی و ما را نیامد           پیام وفایی از این زندگانی



نا امیدانه زدم


نا امیدانه زدم تکیه بر دیوار ز حسرت    نا امیدی نکشیدی که بدانی چه کشیدم