لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

مصاحب گنجوی



مصاحب در ره این عشق جان سوز     محبت را از آن کودک بیآموز

که چون مادر به جور او ستیزد               هم او در دامن مادر گرید


آن روز خوشم



آن روز خوشم که در کنارم باشی        گر نیکم و گربدم , تو یارم باشی

می نوشی و می دهی و می بستانی       من خورم و تو میکشارم باشی



تا توانی



تا توانی کن حذر از یار بد            یار بد بدتر بود از مار بد

مار تنها همی بر جان زند       یار بد برجان و بر ایمان زند



عاقلان نقطه



عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی    عشق داند که در این دایره سرگردانند



سالها پیروی مذهب



سالها پیروی مذهب رندان کردم              تا به فتوای خرد حرص به زندان کردم

من به سر منزل عنقا به خود برده ام راه    قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم



هر حیاتی را



هر حیاتی را مماتی در پی است    هر وصالی را فراقی در عقب



بگشا دفتر هذیان



بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا    تا بدانی که چه ها بر دل بیمار من گذشت



از در درآمدی



از در درآمدی و من از خود به در شدم     گویی کزاین جهان به جهان دگر شدم


کنم هر شب دعایی



کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش    ولی اهسته تر گویم الهی بی اثر باشد


آنکه تو را



آنکه تو را توشه ره می دهد   از تو یکی خواهد و ده می دهد

گر بدهی خرمن هفت ده             منت کاهی به سر کس منه



طبال بزن



طبال بزن که نابود شدم                      بر تار غروب زندگی پود شدم

عمرم همه رفت خفته در کوره مرگ   آتش زده استخوان بی دود شدم



قدرت عشق



قدرت عشق بنازم که سرآفرازم کرد    عاقبت عشق وطن بود که سربازم کرد



از سوز محبت



از سوز محبت چه خبر اهل هوس را     این آتش عشقست است نسوزد همه کس را



گر نگهدار من



گر نگهدار من آنست که من میدانم     شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد



الهی در شب



الهی در شب فقرم بسوزان     دلی محتاج نامردان نگردان