از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست سخت کار ما بود کز ما خدا برگشته است
اشراقی اصفهانی
دیگران در کار دنیایند و من در کار دل نیست دوشم زیرباری جز به زیر بار دل
چه سرنوشـت غمانگیزی، که کرم کوچک ابریشم تمام عمر قفس میبافت، ولی به فکر پریدن بود
حسین منزوی
یک لحظه سکوت کرد و حرفش را خورد بغضی نفس و گلوی او را آزرد
می خواست که عشق را نمایان نکند اشک آمد و باز آبرویش را برد
گرید و سوزد و افروزد و نابود شود هر که چون شمع بخندد به شب تار کسی
بی گمان دست در اغوش نگارش ببرند هر که یک بوسه ستاند ز لب یار کسی