با علمت اگر عمل برابر گردد کام دو جهان ترا میسر گردد
مغرور برین مشو که خواندی ورقی زآن روز حذر کن که ورق برگردد
ناصح تبریزی
صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را نیکی چه بدی داشت که یکبار نکردی؟
ای که گفتی گریه کن در شام جانسوز جدایی غرق سیلاب سرشکم با ز هم آیا بگریم؟
عمران صلاحی
ترسم آن سیمین بدن باشد در آغوش رقیب دیده ام تقویم را، امشب قمر در عقرب است
عالی شیرازی