من آمده ام که با تو راهی بشوم آنی که تو از دلم بخواهی بشوم
دریا بغلم کن! بغلم کن دریا! می خواهم از این به بعد ماهی بشوم
در بی خبری از تو، صد مرحله من پیشم تو بی خبر از غیری، من بی خبر از خویشم
صهبای قمشه ای
گر ز بی مهری مرا از شهر بیرون می کنی دل که در کوی تو می ماند به او چون می کنی؟
همایی نسابی