لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

نــــا امیدم گــــــــر کنی


نــــا امیدم گــــــــر کنی میمیرم اما باز هم     در همان حالت که می میرم دعایت میکنم


معینی کرمانشاهی             

عید است ولی بدون او غم داریم


عید است ولی بدون او غم داریم   عاشق شده ایم و عشق را کم داریم

ای کاش که این عید ظهورش برسد           اینگونه هزار عید با هم داریم



لب من بر لب او


لب من بر لب او گر برسد میماند        اثر لذت آن بر لب من تا لب گور


امشب ای ناز


امشب ای ناز ، چه دلتنگ نگاهت شده ام         باز ای مونس جان چشم براهت شده ام

برق چشمان تو امشب به سکوتم خندید      چونکه دیوانه ی آن چهره ای ماهت شده ام


ظلم است


ظلم است که نادیده رخت جان به درآید     دیدار نمودن ز تو جان باختن از من


سرخوش تفرشی                  

حرمت عاطفه


حرمت عاطفه با سنگ  جدایی  مشکن    می دهد درس درستی دل بشکسته ما




گر ز بی مهری


گر ز بی مهری مرا از شهر بیرون می کنی    دل که در کوی تو می ماند به او چون می کنی؟


همایی نسابی        

شاید که کند یادم


این دست من از خاک است

هم خاک شود روزی
این خط من از کاغذ
هم پاک شود روزی
آن کس که مرا داند
یا خط مرا خواند
شاید که کند یادم
غمناک شود روزی

چند پنهان کنم


چند پنهان کنم افسانه هجران از تو     جان من بر همه پیداست چه پنهان از تو

غم ز هر جاکه رسد


غم ز هر جاکه رسد سرزده آید به دلم    چکنم خانه من بر سر راه افتاده است


حال شبهای مرا


حال شبهای مرا همچو منی داند و بس     تو چه دانی که شب سوختگان چون گذرد



درد بسیار بود


.درد بسیار بود در دل بیچاره ولی       با که گوید که در این معرکه غمخواری نیست


افروختن و سوختن


افروختن و سوختن و جامه دریدن     پروانه ز من ، شمع زمن ، گل زمن آموخت


چگونه شاد شود


چگونه شاد شود اندرون غمگینم؟    به اختیار که از اختیار بیرون است


یاد از آنشب


یاد از آنشب که لب چشمه میان من و او     پرده ای جز سر گیسوی شبانگاه نبود

لب او بر لب من بود و بحسرت می گفت:     کاشکی عمر وصال اینهمه کوتاه نبود


پژمان بختیاری