نازنینا من تو را از جان هوادارم هنوز رفتی و پیمان شکستی من وفادارم هنوز
مدامم مست می دارد نسیم جعد گیسویت خرابم می کند هر دم فریب چشم جادویت
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟