لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

شاید که کند یادم


این دست من از خاک است

هم خاک شود روزی
این خط من از کاغذ
هم پاک شود روزی
آن کس که مرا داند
یا خط مرا خواند
شاید که کند یادم
غمناک شود روزی

چند پنهان کنم


چند پنهان کنم افسانه هجران از تو     جان من بر همه پیداست چه پنهان از تو

غم ز هر جاکه رسد


غم ز هر جاکه رسد سرزده آید به دلم    چکنم خانه من بر سر راه افتاده است


حال شبهای مرا


حال شبهای مرا همچو منی داند و بس     تو چه دانی که شب سوختگان چون گذرد



شتاب


همراه  اگر شتاب کند همره تو نیست        دل در کسی مبند که دل بسته ی تو نیست


در سر کار تو


در سر کار تو کردم دل و دین با همه دانش       مرغ زیرک به حقیقت منم امروز و تو دامی


هنرور


هنرور چو بختش نباشد به کام      به جایی رود کش ندانند نام


دانی که چه ها


دانی که چه ها چه ها می خواهم          وصل تو من بی سر و پا می خواهم

فریاد و فغان و ناله ام دانی چیست؟     یعنی که تو را تو را تو را می خواهم



درد بسیار بود


.درد بسیار بود در دل بیچاره ولی       با که گوید که در این معرکه غمخواری نیست


افروختن و سوختن


افروختن و سوختن و جامه دریدن     پروانه ز من ، شمع زمن ، گل زمن آموخت


چگونه شاد شود


چگونه شاد شود اندرون غمگینم؟    به اختیار که از اختیار بیرون است


زندگی عشق به قلب داشتن است



کاش می دانستید 

 زندگی با همه وسعت خویش 
 محفل ساکت غم خوردن نیست 
حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست
 زندگی خوردن و خوابیدن نیست
 زندگی عشق به قلب داشتن است

زندگی حس جاری شدن است
زندگی کوشش و راهی شدن است
 از تماشاگر آغاز حیات
 تا به جایی که خدا می داند

یاد از آنشب


یاد از آنشب که لب چشمه میان من و او     پرده ای جز سر گیسوی شبانگاه نبود

لب او بر لب من بود و بحسرت می گفت:     کاشکی عمر وصال اینهمه کوتاه نبود


پژمان بختیاری               

پری پیکر

 

پری پیکر بلی کز سحر چشمش            نیامد خواب در چشمان من دوش 

حلالش باد

  

حلالش باد اگر خونم بریزد           که سر در پای او خوش تر که بر دوش