لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

راندی زبرت مرا


راندی زبرت مرا خوارم کردی         از درگه خویش برکنارم کردی

چون برگ گلی که در کف باد افتد       بازیچه دست روزگارم کردی



آنقدر آه کشیدم


آنقدر آه کشیدم ز جهان سیر شدم    صورتم گر چه جوان است ز دل پیر شدم



امروز کسی


امروز کسی محرم اسرار کسی نیست    ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست



هر یار اهل نیرنگ


هر یار اهل نیرنگ هر دوست اهل حیله    با پشت خورده خنجر موندم تو این قبیله



روی هر سینه


روی هر سینه سری تکیه کند وقت وداع    سر ما وقت وداع تکیه بر دیوار کند



ز دنیایی که مردانش


ز دنیایی که مردانش عصا از کور می دزدند     من از خوش باوری انجا محبت جستجو کردم



غمت در سینه ام


غمت در سینه ام آتش بر افروخت           خیال خاطراتت پیکرم سوخت

از آن روزی که از من دل بریدی       دلم غیر از غمت چیزی نیاموخت


هر که در سینه دلی داشت


هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد      دل نفرین شده ماست که تنهاست هنوز

گر چه رفتی زبرم حسرت روی تو نرفت       در این خانه به امید تو باز است هنوز



از برای امتحان


از برای امتحان چندی مرا دیوانه کن    گر به از مجنون نبودم باز عاقل کن مرا

دردم از یار است



دردم از یار است و درمان نیز هم       دل فدای او شد و جان نیز هم
این که می گویند آن خوشتر ز حسن     یار ما این دارد و آن نیز هم



ما و این ذهن


ما و این ذهن تا ابد فازی         ما و عشق و بلند پروازی

از کدامین گناه می سوزیم          با هم  همواره آخر بازی


آن چه بینی


آن چه بینی , دلت همان خواهد     وان چه خواهد دلت ، همان بینی