لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

یادگار از تو همین


یادگار از تو همین سوخته جانی ست مرا    شعله از توست اگر چرب زبانی ست مرا



فکر جان نیست مرا


فکر جان نیست مرا , تا خورم اندوه جهان    آنکه را نیست غم سر , چه غم سامانش



لازمه عاشقیست


لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور     و رنه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست



ترسم ای مرگ نیایی

  

ترسم ای مرگ نیایی تو و من پیر شوم     آنقدر زنده بمانم که ز جان سیر شوم


خانه خراب تو شدم


خانه خراب تو شدم به سوی من روانه شو   سجده به عشقت میزنم منجی جاودانه شو


من بی مایه که باشم


من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم    حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم



بر لبانم سایه ای


بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز         در دلم دردیست بی آرام و هستی سوز

راز سرگردانی این روح عاصی را           با تو خواهم در میان بگذاردن، امروز



از باده ی نیست سر خوشم


از باده ی نیست سر خوشم ، سرخوش و مست         بیزارم و دلشکسته ،ازهر چه که هست

من هست به نیست دادم ، افسوس که نیست     در حسرت هست پشت من پاک شکست ...!!!



فسوس بر آن چشم


افسوس بر آن چشم که با پرتو صد شمع     در آینه ات دید و ندانست کجایی !



از اتش فراغت


از اتش فراغت،شرحی شنیده بودم    لیکن درون آتش خود را ندیده بودم


آنان که جان فدای


آنان که جان فدای نگاری نکرده اند     همکارشان مباش که کاری نکرده اند




شمع اگر پروانه را سوزاند


شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید    آه عاشق زودگیرد دامن معشوق را



شمع می سوزد


شمع می سوزد و پروانه به دورش نگران    ما که می سوزیم و پروانه نداریم چه کنیم



آن به که در این زمانه


آن به که در این زمانه کم گیری دوست    با اهل زمانه صحبت از دور نکوست



آنقدر در کشتی عشقت نشینم


آنقدر در کشتی عشقت نشینم روز و شب    یا به ساحل می رسم یا غرق دریا می شوم