-
یادگار از تو همین
یکشنبه 13 تیرماه سال 1389 23:09
یادگار از تو همین سوخته جانی ست مرا شعله از توست اگر چرب زبانی ست مرا
-
فکر جان نیست مرا
جمعه 11 تیرماه سال 1389 13:05
فکر جان نیست مرا , تا خورم اندوه جهان آنکه را نیست غم سر , چه غم سامانش
-
لازمه عاشقیست
پنجشنبه 10 تیرماه سال 1389 22:42
لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور و رنه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست
-
ترسم ای مرگ نیایی
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 20:41
ترسم ای مرگ نیایی تو و من پیر شوم آنقدر زنده بمانم که ز جان سیر شوم
-
خانه خراب تو شدم
دوشنبه 7 تیرماه سال 1389 19:36
خانه خراب تو شدم به سوی من روانه شو سجده به عشقت میزنم منجی جاودانه شو www.narciss7.blogfa.com
-
من بی مایه که باشم
دوشنبه 7 تیرماه سال 1389 19:32
من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
-
بر لبانم سایه ای
دوشنبه 7 تیرماه سال 1389 03:08
بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز در دلم دردیست بی آرام و هستی سوز راز سرگردانی این روح عاصی را با تو خواهم در میان بگذاردن، امروز
-
از باده ی نیست سر خوشم
شنبه 5 تیرماه سال 1389 16:31
از باده ی نیست سر خوشم ، سرخوش و مست بیزارم و دلشکسته ،ازهر چه که هست من هست به نیست دادم ، افسوس که نیست در حسرت هست پشت من پاک شکست ...!!!
-
فسوس بر آن چشم
جمعه 4 تیرماه سال 1389 14:58
افسوس بر آن چشم که با پرتو صد شمع در آینه ات دید و ندانست کجایی !
-
از اتش فراغت
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1389 23:58
از اتش فراغت،شرحی شنیده بودم لیکن درون آتش خود را ندیده بودم
-
آنان که جان فدای
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1389 17:32
آنان که جان فدای نگاری نکرده اند همکارشان مباش که کاری نکرده اند
-
شمع اگر پروانه را سوزاند
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1389 15:47
شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید آه عاشق زودگیرد دامن معشوق را
-
شمع می سوزد
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1389 17:30
شمع می سوزد و پروانه به دورش نگران ما که می سوزیم و پروانه نداریم چه کنیم
-
آن به که در این زمانه
سهشنبه 1 تیرماه سال 1389 23:57
آن به که در این زمانه کم گیری دوست با اهل زمانه صحبت از دور نکوست
-
آنقدر در کشتی عشقت نشینم
سهشنبه 1 تیرماه سال 1389 15:08
آنقدر در کشتی عشقت نشینم روز و شب یا به ساحل می رسم یا غرق دریا می شوم
-
اگر طوطی زبان می بست
سهشنبه 1 تیرماه سال 1389 14:00
اگر طوطی زبان می بست در کام که خود را در قفس می دید و نه دام خموشی پرده پوش راز باشد نه مانند سخن غماز باشد
-
ز غفلت با تبه کاری
دوشنبه 31 خردادماه سال 1389 18:41
ز غفلت با تبه کاری به سر بردم جوانی را کنون از زندگی سیرم نخواهم زندگانی را
-
شادی مکن از زادن
دوشنبه 31 خردادماه سال 1389 12:38
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت
-
من در غم تو
دوشنبه 31 خردادماه سال 1389 01:10
من در غم تو , تو در کنار دگری همدرد تو من , تو غمگسار دگری معنا نشد , نمی شود بعد از من من کشته تو , تو سوگوار دگری
-
اگر دورم ز دیدارت
یکشنبه 30 خردادماه سال 1389 21:21
اگر دورم ز دیدارت دلیل بر بی وفایی نیست وفا آنست که نامت را نهان در زیر لب دارم
-
ای نسیم سحر
یکشنبه 30 خردادماه سال 1389 15:45
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
-
صبر بر جور رقیبت
یکشنبه 30 خردادماه سال 1389 15:02
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم؟ همه دانند که در صحبت گل خاری هست
-
غرق خون بود
یکشنبه 30 خردادماه سال 1389 00:22
غرق خون بود و نمی مرد ز حسرت فرهاد خواندم افسانه شیرین و به خوابش کردم
-
فراموشم مکن
شنبه 29 خردادماه سال 1389 21:15
فراموشم مکن چون من فراموشت نخواهم کرد تو در من آتشی هستی که خاموشت نخواهم کرد
-
کف پا به هر زمینی که رسد
شنبه 29 خردادماه سال 1389 18:46
کف پا به هر زمینی که رسد تو نازنین را به لب خیال بوسم همه عمر آن زمین را
-
گر چه دوری می کنم
شنبه 29 خردادماه سال 1389 01:17
گر چه دوری می کنم بی صبر و آرامم هنوز می نمایم اینچنین وحشی ولی رامم هنوز
-
من به جرم با وفایی
جمعه 28 خردادماه سال 1389 17:10
من به جرم با وفایی این چنین تنها شدم چون ندارم همدمی بازیچه ی دلها شدم
-
دوستی برگ گلی نیست
جمعه 28 خردادماه سال 1389 15:20
دوستی برگ گلی نیست که بر باد رود تـشنه را آب محال اسـت که از یـاد رود
-
زندگی زیباست
پنجشنبه 27 خردادماه سال 1389 16:14
زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند آن چنان زیباست این بی بازگشت کز برایش می توان از جان گذشت
-
با خیال تو به سر بردن
پنجشنبه 27 خردادماه سال 1389 01:53
با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه با خبر باش که من غرق گناهم هر شب