لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

لذت شعر نوشتن با کیبورد

دو بیتی و تک بیتی های ماندگار

صبر است


صبر است  علاج عشق دانم         اما چه کنم نمی توانم


گر ز بی مهری


گر ز بی مهری مرا از شهر بیرون می کنی    دل که در کوی تو می ماند به او چون می کنی؟


همایی نسابی        

شاید که کند یادم


این دست من از خاک است

هم خاک شود روزی
این خط من از کاغذ
هم پاک شود روزی
آن کس که مرا داند
یا خط مرا خواند
شاید که کند یادم
غمناک شود روزی

چند پنهان کنم


چند پنهان کنم افسانه هجران از تو     جان من بر همه پیداست چه پنهان از تو

غم ز هر جاکه رسد


غم ز هر جاکه رسد سرزده آید به دلم    چکنم خانه من بر سر راه افتاده است


حال شبهای مرا


حال شبهای مرا همچو منی داند و بس     تو چه دانی که شب سوختگان چون گذرد



شتاب


همراه  اگر شتاب کند همره تو نیست        دل در کسی مبند که دل بسته ی تو نیست


در سر کار تو


در سر کار تو کردم دل و دین با همه دانش       مرغ زیرک به حقیقت منم امروز و تو دامی


هنرور


هنرور چو بختش نباشد به کام      به جایی رود کش ندانند نام


دانی که چه ها


دانی که چه ها چه ها می خواهم          وصل تو من بی سر و پا می خواهم

فریاد و فغان و ناله ام دانی چیست؟     یعنی که تو را تو را تو را می خواهم



درد بسیار بود


.درد بسیار بود در دل بیچاره ولی       با که گوید که در این معرکه غمخواری نیست


افروختن و سوختن


افروختن و سوختن و جامه دریدن     پروانه ز من ، شمع زمن ، گل زمن آموخت